- نویسنده : farnaz
- بازدید : 449 مشاهده
- دسته بندی : داستان مجله , داستانک ,
(کل 0 توسط 0 نفر)
مي گويند ابليس، زماني نزد فرعون آمد در حاليکه فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و می خورد، ابليس به او گفت: آيا هيچکس می تواند اين خوشه انگور را به مرواريد خوش آب و رنگ مبدل سازد؟
فرعون گفت: نه.
ابليس با شيوه مخصوص خودش (جادوگري و سحر) آن خوشه انگور را به دانه های مرواريد تبديل کرد.
پس فرعون تعجب کرد و گفت: آفرين بر تو که استاد و ماهری.
ابليس سيلی ای بر گردن او زد و گفت: مرا با اين استادی به بندگی قبول نکردند، تو با اين حماقت چگونه دعوی خدايی مي کنی؟
سلام
ممنونم فرناز خانم مهربون